امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

فرشته های خوشبختی

برف

سلام امیرعباس دوست داشتنیه ی من. الهی که امروز هم یه روز قشنگ برات باشه. گلکم امروز دوشنبه یه روز برفیه ی زیباست. آره خوشکلم صبحی وقتی از خواب بیدارشدیم مثل همیشه پرده رو زدم کنار تا ببینم هوا چطوره؟؟ یهو سوپرایز شدم آخه همه جا سفید پوش شده بود . از خدا ممنونیم که لباس عروس رو به شهر کویریمون هدیه داد. شما رو هم بردم جلوی پنجره ، خوشکلم صورتت شده بود علامت تعجب !!!! توی شش ماهو یک هفتگیتون برف رو دیدین مبارک باشه عشقم. الهی که 100 ساله بشی وهر زمستون برف رو ببینی وکلی برف بازی کنی. مردکوچک من واکسن شش ماهگیتون هم بخیر گذشت و شما مث یه مرد قوی و استوار با ویروس ها مقابله کردین و اصلا تب نکردین .آفریییییییییییییییییییییییییییین امیر...
29 دی 1393

واکسن

سلام کوچولوی من. الهی که روزگار به کامت باشه. انشالله. نازنینم امروز شنبه اول هفته و یکی دیگه از روزهای خوبه خداست. دیشب با دلهره ی فراوان از ترس واکسن شما خوابیدم و فقط اسمش خواب بود ولی خواب به چشمم نیومد . خداروشکر دیشب گذشت و می دونم که امشب هم شبه سختی پیش رویمان است اما دلمون قرصه که خدا هر لحظه کنارمونه. امیرعباسم امروز رفتیم تا واکسن شمارو بزنن .شما کلی گریه کردین الهی من بمیرم چشمای خوشکلت کوچولو شدن بسکه مروارید ازشون اومد. مامانی وزنتون شده بود 6400 . خانمه گفت خوبه . اما بنظرمن خوب نیست تا تو به وزنه دلخواهه من برسی خیلی راه مونده. اما مونسم اشکال نداره همینکه سالمی برام یه دنیا می ارزه. سوپ دادمت و استامینوفن هم خوردی ا...
27 دی 1393

فرشته ی من

سلام فرشته ی من. الهی که حال و احوالت خوبه خوبه خوب باشد. امیرعباسم در یک عصر بسیار دلگیر زمستانی برایت می نویسم. بابایی سرکاره ومنو تو هم خونه ی بابااکبر هستیم.شما بیدارین و طبق معمول در حال غر زدن هستین . مامانی دلش مثل سیرو سرکه در حال جوشیدن است آخه نفسم فردا قراره واکسن بزنه. وای وای وای . امشب تا صبح داغونم. انشالله بخیر بگذره و شما زیاد تب نکنید از تب می ترسم. امیرعباسم یادت نره منو بابایی عاشقتیم ...
26 دی 1393

نمی بخشم

سلام پسرنازم. الهی که حالت خوبه خوبه خوب باشه. نازنینم خوشحالم از اینکه امروز هم می تونم برایت چند خطی را به یادگار بگذارم. خوشکلم الان که دارم برایت می نویسم شما از خواب خرگوشی بیدار شدید و مشغول تماشا کردن من هستی .دردوبلات بخوره توی سرمامانی. عباسم وقتی که شیر می خوری لبخند قشنگی نثار مامانی می کنی و با لبخندت قند در دلم آب می شود مونسم الان داری حرف می زنی اما من نمی دونم که قشنگم چی می گه؟ امیرعباسم خیلی دوست داری که به تنهایی بنشینی اما هنوز قادر نیستی و کله ی کوچکت هنوز کمی تکون می خورد. الهی بمیرم همش تقصیر منه که شما زود بدنیا اومدین و حالا همه ی کاراتون دیرتر از بقیه ی بچه هاست. امیرعباسم تا وقتی که نفس می کشم خودم را نمی ...
25 دی 1393

آه ، زندگی (2)

می گویند : شاد بنویس ...      نوشته هایت درد دارند!          و من یاد ِ مردی می افتم ،               که با کمانچه اش ،                   گوشه ی خیابان شاد میزد...                        اما با چشمهای ِ خیس ... !! *****   اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده، با دیدن غمهای دیگران آهسته غمش رو در جیبش ...
24 دی 1393

سوپ

سلام کوچولوی دوست داشتنیه ی من . الهی که حالت خوبه خوبه خوب باشه. نازنینم حال که برایت می نویسم چشمهای قشنگت باز است و لبخندی زیبا پهنای صورتت را گرفته وگردنه کوچکت را به طرفه مامانی کج کردی که ببینی مامانی جکار داره می کنه. نفسیه مامان ، مامانی داره برای تو و از تو می نویسه تا روزی که بزرگ شوی و بدانی کودکیت چگونه سپری شده است. امیرعباسم باید منو ببخشی که دیربه دیر میام برایت می نویسم .همش تقصیر خودته برای اینکه نمی زاری من از جام تکون بخورم. دو روزی می شود که با کمک پاهات سرت رو بلند می کنی انگار غلت زدن تو کارت نیست یهو بلند میشی و راه می روی اما کوچولو تو هنوز خیلی برای هر کاری کوچولویی. امیرعباس هرجیری را که با نبات برایت درست ...
24 دی 1393

آه ، زندگی (1)

و خدا می داند   چینی نازک تنهایی ما   نازک نیست   خواهی آهسته بیا   خواه با جوش و خروش   دلتان قرص و قوی ؛   هر چه چینی باشد   جنسِ تنهایی ما ،   چینی نیست   *****   پسری از مادرش پرسید: چگونه می توانم برای خودم زنی لایق پیدا کنم؟ مادر پاسخ داد: نگران پیدا کردن زن لایق نباش ؛   روی مردی لایق شدن تمرکز کن   *****   بزرگتر که مےشوے ، غصه هايت زودتر از خودت قد ميکشند؛   لبخند...
21 دی 1393

ماهگرد

سلام امیرعباسم. صبحه جمعه ت بخیر باشه نفسم.الهی که حالت خوبه خوبه خوب باشه . امروز یه روز قشنگه دیگه ست امروز از روزای دیگه قشنگتره .آخه ماهگرد تولدتونه. امیرعباسم،عشقه مامانی ماهگرد تولدت مبارک. شما امروز شش ماهتون تموم شد و رفتین توی هفت ماهگی. ورودتون رو به هفت ماهگی هزار بار تبریک میگم عشقم سه شنبه هفته پیش بردیمتون دکتر . کوچولوی من وزنت 6/100 بود الهی قربونه فلفلیه خودم بشم . خانم دکتر گفت به نسبت وزن تولدت خوبه. اما برای من خیلی کمه ، اشکال نداره اینقده صبر می کنم که رشید و درشت بشی. خانم دکتر معانیه ت کرد وشکر خدا مشکلی نداشتی .فقط سرفه وعطسه می زدی که اونم گفت بخاطر اینکه بارون نمیاد هوا خشک شده. انشالله یه بارون بزنه ...
19 دی 1393

صبر

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را گر من از سنگ ملامت روی برپیچم زنم جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را عاقلان خوشه چین از سر لیلی غافلند این کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را عاشقان دین و دنیاباز را خاصیتیست کان نباشد زاهدان مال و جاه اندوز را دیگری را در کمند آور ...
15 دی 1393